این روند شهرنشینی، سازوکار اداره کشورها و جهان را دچار تغییر کردهاست. اقتصاد جهان در شهرهای بزرگ رقم میخورد. دانشگاههای شهرهای مهم، مراکز تولید علم و چرخش اطلاعات هستند و نمیتوان درباره مسئلهای از سیاست حرف زد و نام شهرها را نیاورد. زمانه فعلی را باید قرن شهرها دانست که هر روز بزرگتر میشوند و افراد بیشتری را در خود جای میدهند. جهانیشدن شهری و شهریشدن جهان ویژگیهای خاص قرن کنونی است که باعث شده قلب اقتصاد، دانش، سیاست، فرهنگ و اجتماع در شهرها بتپد. عبارت دیپلماسی شهری در سالهای اخیر بهصورت چشمگیری کاربرد بیشتری پیدا کرده و در بسیاری از صحنههای سیاسی نامش شنیده میشود. با روند جهانیشدن، دیگر بسیاری از مسائل بینالمللی، مسئله محلی شهرها هستند. وقتی مثلا نشستهای بینالمللی با حضور سران کشورها برای بحث درباره تغییرات آبوهوایی تشکیل میشود، این شهرها و شهرداران آنها هستند که بهصورت مستقیم با عواقب و مسائل آن سروکار دارند. این مسئله تنها مشتی نمونه خروار بهحساب میآید.
شهرهای جهان آنقدر مهم شدهاند که حالا کسانی که مدیریت کلانشهرها را بهعهده دارند، بهصورت مستقیم با مشکلات و بحرانهای بینالمللی مرتبط میشوند. مدیران و شهرداران کلانشهرها فقط درگیر و مسئول حل مسائل شهر و محلههای خود نیستند و با مسائل بینالمللی سروکار دارند. همینجاست که مدیران شهرهای مهم و کلانشهرهایی که هرکدام برای خودشان تبدیل به مجموعهای پیچیده شدهاند، نقشی بزرگتر و فراتر از تنها منطقه خود پیدا میکنند. در دیپلماسی شهری رهبران منطقهای با چالشهای جهانی دستوپنجه نرم کرده و برای حلوفصل آنها ایفای نقش میکنند.
شهرداران دیپلمات
شاید برای دریافتن ابعاد نقش شهرهای بزرگ در جهان امروز باید نگاهی به گذشتهها داشت و فهمید که برخلاف تصور معمول، سیاست به دولت محدود نمیشود. دیگر همه میدانند که واژه سیاست(Politics) در اصل از کلمه یونانی Politicus بهمعنای اداره شهر گرفته شده است. در اصل این شهرها بودند که در گذشته بنای سیاست را گذاشتند و حال هم سیاست به قلب همین شهرها بازگشته است. در طول سالهای گذشته بهواسطه جهانیشدن در عرصه دیپلماسی، دیگر از یکهتازی دولتملتها کاسته شده است. درواقع بازیگران در عرصه دیپلماسی و سیاست بیشتر شدهاند و بهویژه در دیپلماسی عمومی نقش نهادهای دیگر پررنگتر بهنظر میرسد. در دیپلماسی شهری حالا این قلبهای تپنده کشورهای مختلف هستند که وارد عرصه سیاست بینالملل میشوند و درواقع با تمرکزگرایی از روابط بینالمللی نقش خود را ایفا میکنند. شاید بتوان این مسئله را در سخنرانیهای شهردارهای برخی شهرهای بزرگ بهخوبی دید. مسائلی مانند گرمایش زمین، آلایندههای زیستمحیطی و دیگر چالشهای جهان امروز، در اجلاسهای بینالمللی با حضور سران دولتها و نمایندگان ارشد نهادهایی مانند سازمان ملل مطرح میشود. مایکل بلومبرگ، شهردار پیشین کلانشهر نیویورک چندینبار بهصورت جدی از روندهای بینالمللی برای حل مشکلات جهانی شهرهای بزرگ انتقاد کرده بود. او یکبار اما در یک گفتوگوی تلویزیونی حرف آخر خود را زد و تأکید کرد که حل مشکلی مانند مسائل زیستمحیطی در جهان بهعهده شهردارهاست و آنها درنهایت باید حرف آخر را بزنند. اما مشکلات و چالشهای جهانی که شهرداران بهعنوان مدیران کلانشهرها با آن دستوپنجه نرم میکنند تنها مختص به محیطزیست نیست و در دوران جدید، این افراد باید در طیف گستردهای از مسائل مانند یک دیپلمات ایفای نقش کنند. این طیف گسترده مسائل از اقتصاد تا امنیت را میتوان در ریشههای تاسیس نهاد ویژهای در سازمان ملل متحد برای مشکلات و مسائل شهری دید. برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد (UN-HABITAT) که از سازمانهای وابسته به مجمع عمومی سازمان ملل بهحساب میآید در سال۱۹۷۸ تاسیس شد؛ نهادی که وظیفه ارتقای اجتماعی و زیستمحیطی شهرهای جهان را برعهده دارد. جالب است بدانید که از سال۲۰۱۰ ریاست این نهاد سازمان ملل متحد را شهردار سابق بارسلونا برعهده دارد. در سالهای گذشته این نهاد بهخاطر اهمیت پیداکردن شهرها و شهرداران در مسائل جهانی، گسترش چشمگیری پیدا کردهاست. در سال۲۰۰۰ برنامه اسکان بشر سازمان ملل با تاسیس کمیته مشاوران سازمان ملل متحد تلاش کرده تا ارتباط مستقیمی میان مدیران شهرهای مهم با سازمان ملل متحد بهوجود آورد تا برای مقابله با چالشهای بینالمللی ایفای نقش آنها جدیتر شود. بانک جهانی هم پای شهردارها را از مدتها پیش به دیپلماسی باز کرد و پس از تاسیس بخش شهری خود در سال۱۹۷۲ برنامه توسعه شهری در سال۱۹۹۱ را کلید زد. این روند با تأکید بر اهمیت نقش شهرها و رهبران محلی در سیاست بینالمللی در سال۲۰۰۰ با سند راهبردی «شهرها در گذار» و بهروزرسانی آن در سال۲۰۰۹ پیگیری شد. «مؤسسه جهانی دیپلماسی شهرها» هم توسط بانک جهانی و با حمایت سازمان ملل متحد در همین راستا تاسیس شده که گسترش فعالیت مسئولان محلـی شـهرها در دیپلماسی شهری و مشارکت آنها در مسائل جهانی و منطقهای از اهداف آن اعلام شده است.
مدیران شهری؛ بازیگران صحنه بینالمللی
شاید واژه «دیپلماسی شهری» اصطلاحی جدید بهحساب بیاید اما مشارکت شهردارها و مدیران شهری در امور بینالمللی سابقهای طولانی دارد.اجلاس بخش آسیای غربی و خاورمیانه مجمع شهرداران جهان که اخیرا در شهر قونیه ترکیه برگزار شد تنها یکی از نمونههای گسترش دیپلماسی شهری بهحساب میآید. در سالهای گذشته روند امور در جهان طوری پیش رفته و نقش کلانشهرها در سطح بینالمللی آنقدر جدی شده که شهردارها دیگر تنها افرادی که برای اجرای سیاستها منصوب میشوند نیستند. حداقل در 2دهه گذشته شهردارها با مدیریت کلانشهرهایی که تبدیل به رگهای حیات دنیا شدهاند به جمع بازیگران و تأثیرگذاران صحنه بینالمللی پیوستهاند.کمیسیون اروپا بهصورت نمونه در طول حداقل 2دهه گذشته، ارتباطات خود را با مدیران شهری بهشدت توسعه داده است. اجلاس سال۱۹۹۴ در شهر آلبورگ دانمارک یکی از تلاشها در این زمینه بود که با حضور و تعهد حداقل ۸۰ شهردار روند همکاریهای بیشتر را کلید زد. اتحادیه اروپا در طول سالهای گذشته بر نقش مدیران شهری در رسیدن به اهداف و سیاستهای منطقهای خود تأکید ویژهای داشتهاست. به همینخاطر این اتحادیه در سال۲۰۰۷ سند «اهمیت شهرها در سیاستهای اتحادیه اروپا» را منتشر کرد که درواقع راهنمای همکاری و فعالیت با مدیران شهری بهحساب میآید. همچنین مقامهای اروپایی در طول سالهای گذشته کمیتههای مشترکی با مدیران شهری چین و هند داشتهاند؛ مسئلهای که در زمینه سیاسی هم بر همکاریهای دوطرف تأثیر جدی داشته است. اجلاس شهرداران اروپا و چین در سپتامبر سال۲۰۱۲ یکی از مواردی بهحساب میآید که زیرمجموعه هفتمین کنفرانس «چین- اتحادیه اروپا» برگزار شد. با جمعیت میلیاردی چین، این اجلاس درواقع تلاش برای همکاریهای بیشتر مدیران شهری برای حلوفصل چالشهای مهم جهانی بود که در گوشهوکنار آن شعار «غلبه بر چالشها در قرن شهرها» به چشم میخورد. انجمن جهانی شهری (World Urban Forum) هم توسط مرکز اسکان بشر ملل متحد تاسیس شده و تأثیرات سریع شهریشدن روی جوامع، شهرها، اقتصاد، خطمشیها و راهبردها را مورد بررسی قرار میدهد. فعالیت اصلی انجمن جهانی شهری روی یکی از مهمترین ویژگیهای قرن حاضر یعنی شهرنشینی و تأثیر آن روی جوامع، اقتصاد، تغییر آبوهوا و سیاست متمرکز است.
انقلاب دیپلماتیک در قرن شهرها
مدیران کلانشهرها و شهردارها علاوه بر اینکه اکنون بهعنوان بازیگران مهم به اجلاسها و نشستهای بینالمللی دعوت میشوند، خودشان هم شبکهها و نهادهایی را برای ارتباطات بیشتر با یکدیگر درست کردهاند. بهترین مثال برای این مسئله، مجمع جهانی کلانشهرهاست؛ نهادی که در سال۱۹۸۵ با حضور ۱۲۹ نماینده از کشورهای مختلف جهان تشکیل شد و مقر اصلی آن در بارسلوناست. مجمع شهرداران جهان هم نمونه دیگری است که ارتباطات درونی میان مدیران شهری را نشان میدهد؛ ارتباطی که با اهمیت راهبردی شهرها هرروز شکل مهمتر و جدیتری بهخود میگیرد. «اتحاد شهرها و دولتهای محلی» هم سازمان دیگری بهحساب میآید که در سال ۲۰۰۵ تاسیس شده و محور فعالیت یکی از کمیتههای اصلی آن «دیپلماسی شهری» است. اقتصاد، فرهنگ، توسعه و شهرالکترونیک از دیگر کمیتههای کاری این نهاد بهحساب میآید که مانند چتری ارتباطات مدیران شهری را پوشش میدهد. سال۲۰۱۳ اجلاس این سازمان با حضور مدیران شهرهای مهم جهان در پایتخت مراکش برگزار شد و میزبان اجلاس بعدی در سال۲۰۱۶، کلمبیا خواهد بود. سازمان گلوکال فروم که بهعنوان مؤسسهای بینالمللی در سال۲۰۰۱ تاسیس شده بر نقـش شـهرها در ارتباط بینالمللی از طریق دیدگاه جهانی محلیشـدن تأکید دارد و با اعتقاد به اینکه شـهرداران میتوانند نقش دیپلماتهای جدید را برای جهان داشته باشـند فعالیت میکند. ایـن مؤسـسه باعـث ایجاد شبکهای از هزار و ۴۰۰ شهر در 5قاره شـده اسـت. این ارتباط تنها یکی از سطوح تأثیرگذاری مدیران شهرهای مهم در مسائل جهانی بهحساب میآید. با پررنگشدن نقش شهرهای مهم جهان در مسائل بینالمللی هرروز این ارتباطات گسترش بیشتری پیدا میکند و دیگر نمیتوان با روند جهانیشدن آن مرزهای پیشین را برای دیپلماسی درنظر گرفت. شهرهای بزرگ، دیگر مراکزی جدا از هم بهحساب نمیآیند؛ زندگی در آنها، چالشها، مشکلات و مسائل مهم دیگرشان بههم پیوسته شدهاند و بههمین خاطر نقش مدیران شهری و ارتباط آنها در فضای دیپلماتیک هرروز بیشتر میشود. این نقش حتی دیگر به مسائلی که بهنظر شهری میرسند مانند محیطزیست و تغییرات آبوهوایی محدود نمیشود. دیپلماسی شهری حالا یک مسئله جهانی است که نقش مدیران شهری را فراتر از منطقههای خود به سطح بینالمللی میبرد. شاید باید به سازمانی مانند «شهرداران برای صلح» اشاره کرد که با پیشنهاد شهردار هیروشیما در سال۱۹۸۲ سالها بعد از بمباران هستهای این شهر توسط آمریکا، تاسیس شد؛ سازمانی که تاکنون با همفکری شهردارهای جهان کمپینهای مختلفی برای صلح جهانی مانند «شهرها هدف نیستند» را به راه انداخته است.شهرداران شهرهای مهم جهان رگهایی را مدیریت میکنند که در قرن شهرنشینی، قلب جهان با کمک آنها میتپد. با روند تمرکززدایی از دنیای سیاست، نقش دیپلماسی شهری در امنیت، اقتصاد، فرهنگ، توسعه، جامعه و حوزههای مختلف دیگر را کسی نمیتواند نادیده بگیرد. استفاده از قابلیتهای کلانشهرها برای توسعه «سیاست بیناشهری بینالمللـی» در مقابل «سیاست بینادولت ملت» دیگر در همه جا در قالب «دیپلماسی شهری» مورد توجه قرار گرفته است. مدیران شهری حالا حکومتهای محلیای را در دست دارند که با چالشهای جهانی سروکار دارند.